کد مطلب:330548 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:496
یا مهدی علیه السلام
بیا جانا كه جانان خواهد آمد
امیر شاه خوبان خواهد آمد
بر این دنیای ظلمانی سرانجام
شهی چون ماه تابان خواهد آمد
گرفتاران پریشانان بیایید
كه شاه غمگساران خواهد آمد
الا ای بی پناهان ناله تا كی
پناه بی پناهان خواهد آمد
بگو از ما به جمع مستمندان
كه شاه فضل و احسان خواهد آمد
مریضان دردمندان مژده بادا
طبیب درد و درمان خواهد آمد
مكش ای دل زهجران آه سوزان
كه دیگر غم به پایان خواهد آمد
مكن ناله تو مظلوما ز ظالم
كه شاه دین و ایمان خواهد آمد
بسوز ای دشمن مولا كه مولا
بعز و جاه شایان خواهد آمد
ملایك در ركاب و التزامش
بجاهی بس فراوان خواهد آمد
مگر صاحب ندارد دین و قرآن
به قرآن عصر قرآن خواهد آمد
بسر آن پرچم نصر من اللّه
به كف شمشیر بران خواهد آمد
بشارت بادت ای شیعه كه مهدی
بقربانش سر و جان خواهد آمد
مخور غم چون به پایان روزگار انتظار آید
رود سرمای دی آندم كه هنگام بهار آید
خزان بر تخت یغما چند روزی پیش ننشیند
صبا با جیش نوروزی و لطف بی شمار آید
جهان از نو جوان گردد زانفاس مسیحایش
اگر آن ماه كنعانی به صرف لاله زار آید
به پایان می رسد تاریكی شبهای غم افزا
چو خورشید جهان آرا برون از كوهسار آید
فدای مقدمش سازم هزاران بار جانم را
اگر دانم ز روی لطف بر سویم نگار آید
دو چشمم منتظر بر دو چو یعقوب از غم یوسف
كه شاید پیك مصری را بدین درگه گذار آید
جهان در انتظار و من در امیدم كه تا روزی
همایون طلعتم مهدی به امر كردگار آید.
امیر شاه خوبان خواهد آمد
بر این دنیای ظلمانی سرانجام
شهی چون ماه تابان خواهد آمد
گرفتاران پریشانان بیایید
كه شاه غمگساران خواهد آمد
الا ای بی پناهان ناله تا كی
پناه بی پناهان خواهد آمد
بگو از ما به جمع مستمندان
كه شاه فضل و احسان خواهد آمد
مریضان دردمندان مژده بادا
طبیب درد و درمان خواهد آمد
مكش ای دل زهجران آه سوزان
كه دیگر غم به پایان خواهد آمد
مكن ناله تو مظلوما ز ظالم
كه شاه دین و ایمان خواهد آمد
بسوز ای دشمن مولا كه مولا
بعز و جاه شایان خواهد آمد
ملایك در ركاب و التزامش
بجاهی بس فراوان خواهد آمد
مگر صاحب ندارد دین و قرآن
به قرآن عصر قرآن خواهد آمد
بسر آن پرچم نصر من اللّه
به كف شمشیر بران خواهد آمد
بشارت بادت ای شیعه كه مهدی
بقربانش سر و جان خواهد آمد
مخور غم چون به پایان روزگار انتظار آید
رود سرمای دی آندم كه هنگام بهار آید
خزان بر تخت یغما چند روزی پیش ننشیند
صبا با جیش نوروزی و لطف بی شمار آید
جهان از نو جوان گردد زانفاس مسیحایش
اگر آن ماه كنعانی به صرف لاله زار آید
به پایان می رسد تاریكی شبهای غم افزا
چو خورشید جهان آرا برون از كوهسار آید
فدای مقدمش سازم هزاران بار جانم را
اگر دانم ز روی لطف بر سویم نگار آید
دو چشمم منتظر بر دو چو یعقوب از غم یوسف
كه شاید پیك مصری را بدین درگه گذار آید
جهان در انتظار و من در امیدم كه تا روزی
همایون طلعتم مهدی به امر كردگار آید.